.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
در تکریم دومین سالگرد عروج علامه حسن حسن‌زاده آملی
«ن و القلم» ترجمان حیات و ممات عارف دوران
روز‌هایی که بر ما می‌گذرد، نشان از سالروز عروج عارف بالله، زنده‌یاد آیت‌الله علامه حسن حسن‌زاده آملی دارد. هم از این روی، مقال پی آمده در تبیین سیره نظری و عملی آن بزرگ به شما تقدیم می‌شود. امید آنکه علاقه‌مندان را مفید و مقبول آید.
«ن و القلم» ترجمان حیات و ممات عارف دوران


 نتوان شرح کنم جلوه والای تو را

امسال دومین سالگرد عروج علامه حسن حسن‌زاده آملی در غربت گذشت! چرا؟ شاید زمزمه این ابیات امام خمینی (ره) و تمسک بدان مرهم این درد باشد:

 بشکنم این قلم و پاره کنم این دفتر 

نتوان شرح کنم جلوه والای تو را

بگذریم و بگذاریم! شخصیتی بی‌بدیل که با پشتکاری مثال‌زدنی و تحمل مشقاتی فراوان، فراز و فرود‌های روزگار آموختن و اندوختن را پشت‌سر نهاد و بالاخره موفق شد تا قله‌های علم و ایمان و عرفان ناب را به مدد تمسک به قرآن و حضرات معصومین (ع) فتح نماید و در ابعاد مختلف تفسیر، فقه، حدیث، ریاضیات و عرفان اهل‌بیت (ع)، به عنوان صاحب‌نظر نه تنها در ایران، بلکه در مجامع علمی دنیا شناخته شود. آیت‌الله رضا رمضانی‌گیلانی، علامه حسن‌زاده‌آملی را به معنای واقعی کلمه حکیم و عارف دانسته و در توضیح آن می‌گوید: «ایشان علاوه بر بهر‌ مندی از چشمه‌سار حکمت و عرفان در اخلاق نیز پیش رفت و به مقام اجتهاد رسید. در واقع علامه هم در فقه اصغر یعنی حکمت، هم در فقه اوسط یعنی اخلاق و هم در فقه اکبر یعنی عرفان مجتهد بود....» (۱۳مهر۱۴۰۰)

 

 در رمز توفیق یک سالک بزرگ

در این مقال کوتاه، به عنوان ادای دین به شخصیت شامخ این عالم عامل، به عنوان تمین و تبرک، به چند نکته درس آموز از سلوک علمی و عملی این عبد صالح، از جمله رموز موفقیت این سالک والاقدر در رسیدن به قله‌های کمال اشاره خواهیم داشت تا چراغ راهی برای جویندگان وادی علم و معرفت باشد. در بررسی آثار علامه حسن‌زاده (سخنرانی‌ها، درس‌ها، مقالات و تألیفات)، ارادت و خاکساری ایشان به مقام شامخ پیامبر گرامی و اهل بیت عصمت (ع) و طهارت موج می‌زند و تمسک ایشان به این خاندان، برای گره‌گشایی در همه زمینه‌ها به خصوص حل مشکلات علمی نیز در جای جای آن دیده می‌شود. بی‌مناسبت نیست که قبل از آغاز بحث با ذکر خاطره‌ای از یکی از ارادتمندان استاد، نسبت به سوز دل ایشان برای مظلومیت فاطمه زهرا (س)، جلوه‌ای مهم از سیره و سلوک ایشان را بازنمایانیم. آیت‌الله مهدی احدی در این فقره آورده است: «علامه حسن‌زاده آملی، بسیار عاشق حضرت‌زهرا (س) بود و در ایام فاطمیه، اتاقش کاملاً سیاهپوش می‌شد! یک روز با بنده تماس گرفتند و فرمودند: من دلم برای فاطمیه تنگ شده است، نمی‌آیی برایم روضه بخوانی؟ رفتم منزلشان و روضه خواندم و این حدیث از امام صادق (ع) را بیان کردم که حضرت فرمود: حضرت زهرا (س) از بس درد کشیده بودند، مانند پوست استخوان شده بود! علامه حسن‌زاده از هوش رفتند و زمانی که به هوش آمدند، باز هم درخواست کردند که این روایت را بخوانم و من آنجا از ایشان اجازه نقل این اتفاق را گرفتم!....» (تابناک،۲۵ آذر ۱۴۰۰)

 

 صیاد اساتید خبره

این عالم فرزانه در طول فراگیری علوم و فنون، همانند غواصی کاوشگر، اساتید خود را مانند گوهری ناب و درخشنده صید می‌کرد و از چشمه جوشان علم و معرفت آنان خود را سیراب می‌نمود. البته باید یادآور شد که یکی از مهم‌ترین علل توفیقات ایشان در کسب علم، توجه و رعایت ادب نسبت به استادانشان بوده است و این مهم نه به صورت صوری، بلکه با خلوص نیت و برای رضای خدا از طرف ایشان ابراز می‌شد. نمونه‌های فراوانی از این دست را در سیره ایشان می‌توان ذکر کرد که نشاندهنده رعایت شایسته حق شاگرد نسبت به استاد است. علامه حسن‌زاده آملی درباره سیره خویش، در رعایت حریم استادان چنین اظهار داشته است: «بنده حریم اساتید را بسیار بسیار حفظ می‌کردم، به این ترتیب که:

۱. سعی می‌کردم در حضور اساتید تکیه به دیوار ندهم. 

۲. سعی می‌کردم در محضر آنان چهارزانو ننشینم. 

۳. مواظب بودم تا سخن خود را زیاد تکرار نکنم. 

۴. چون و چرا نمی‌کردم، که مبادا سبب رنجش استاد بشود....»

آیت‌الله رضا استادی از اساتید حوزه علمیه قم، در باره این خصوصیت ستودنی علامه حسن‌زاده آملی که امروز بیشتر از پیش باید به عنوان الگو در حوزه‌های علمیه مورد توجه جدی قرار گیرد، چنین بیان داشته است: «چقدر ایشان به استادان خود احترام می‌گذاشت و متأسفانه امروز، این مسئله در حوزه کمرنگ شده است! ایشان نقل کرده است که شبی در محضر آیت‌الله قمشه‌ای بودم و ایشان فرمود آقای حسن‌زاده عاقبت به‌خیر می‌شوی. من پرسیدم از کجا فهمیدید و ایشان گفت: به خاطر احترام به استادانت. علامه شعرانی هم به ایشان توصیه کرده است، کسانی که به علمای بزرگ بی‌احترامی و بی‌اعتنایی کنند، اولین محرومیت‌شان این است که از علم آن‌ها محروم می‌شوند....»

 

 بر کرسی تدریس

علامه حسن‌زاده آملی در دوران شکوفایی نهضت امام‌خمینی (ره)، در کنار اقدامات انقلابی در شهر آمل، به اقامه نماز جمعه و برگزاری کلاس‌های اخلاقی - عقیدتی برای عامه مردم (کاسب، بازاری، معلم، دانش‌آموز، دانشجو و...)، در مسجد جامع پرداخت و در عین حال، در حوزه علمیه قم نیز کرسی تدریس و بحث را گستراند و تمام هم و غمش، بر تحصیل و تهذیب نسلی بود که در فردای پیروزی انقلاب اسلامی عهده‌دار مسئولیت‌ها خواهد گشت. نکته مهم در مقوله برگزاری کلاس‌های ایشان، تمسک به سیره علمای گذشته مبنی بر عدم توجه به کثرت یا قلت شاگردان بود. دکتر محمدجواد لاریجانی از شاگردان آن دانشی مرد، به این نکته مهم و اخلاقی اشارت برده و در این‌باره اظهار کرده است: «واقعیت آن است که در حال حاضر وقتی تعداد افراد حاضر در کلاس کم می‌شود، ما اساتید دیگر حال بحث چندانی نداریم و حال آنکه مرحوم علامه حسن‌زاده آملی، حتی برای کلاس یک نفره هم، مانند کلاس ۱۰۰ نفره و بیشتر درس می‌دادند!....»

البته باید اذعان داشت که استادی ایشان، فقط به علومی، چون قرآن، کلام، فقه، اصول، فلسفه و... محدود نشد و در ریاضیات، طبیعیات، علم‌الحروف، علم الاعداد و علم الافاق ادامه داشت که ماحصل آن تربیت شخصیت‌های فاخری علمی بود که هم اکنون خود اساتیدی به نام هستند و در مراکز علمی کشور افاضه می‌کنند. 

 

 شب زنده‌داری

اصولاً به سیره معنوی بزرگان که می‌نگریم، از جمله رموز موفقیت ایشان در تحصیل کمالات معنوی، توجه فراوان به شب زنده‌داری و تهجد است که در نصایح اخلاقی علمای ربانی و به نقل از حضرات معصومین (ع) نیز بدان تأکیدات فراوانی شده است. علامه حسن‌زاده آملی نیز در طول زندگی نورانی خویش از این فرصت بهره‌های فراوانی را نصیب خویش کرد. دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی از شاگردان علامه می‌گوید: «در سن ۸۰ سالگی، مدتی بسیار طولانی از شب‌ها را بیدار می‌نشستند و با خدای خویش راز و نیاز می‌کردند. گاهی به ایشان گفته می‌شد که دیگر جسم شما اجازه نمی‌دهد تا خودتان را اینقدر زحمت بدهید و ریاضت بکشید. ایشان پاسخ می‌دادند، جسم فرصت خوابیدن دارد، ما باید از این لحظاتمان استفاده کنیم. وقتی خدای من کل یوم هو فی شأن است و هر لحظه بیدار است، من چطور ساعت‌ها بخوابم؟....» (۶ مهر ۱۴۰۰ - خبرگزاری ایکنا)

 

 علاقه به کتاب و مطالعه

در حالات برخی از افراد می‌بینیم که پس از چند صباحی درس و بحث، خویش را از مطالعه مستغنی می‌بینند، در صورتی که علما و بزرگان سلف تا واپسین روز‌های حیات، مطالعه و کتاب خوانی را از اولویت‌های حیات خویش می‌دانستند. بی‌مناسبت نیست تا اشاره کنیم که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز کراراً به کسانی که دستی بر خطابه و ارائه رهاورد فکری به جامعه دارند، تأکید می‌کنند که اولاً با مطالعه کافی بر کرسی درس و بحث و خطابه تکیه زنند و ثانیاً مطالب مهم روایی و تاریخی و... را از روی متن کتاب‌های مستدل و معتبر برای مستمعین قرائت کنند. آیت‌الله احمد عابدی درباره اهتمام علامه حسن‌زاده آملی به کتاب و کتابخوانی می‌گوید: «علامه حسن‌زاده واقعاً عالم بود. به این معنا که دوست داشت، تمام وقت خودش را برای مطالعه بگذارد. خودش می‌فرمود اگر خدای متعال بخواهد من را به جهنم ببرد، من را به یک کتابخانه می‌برد و می‌گوید به این کتاب‌ها دست نزن! پشت جلد را نگاه کن، ولی آن را نخوان. ایشان واقعاً عاشق کتاب و مطالعه بود....» (۲۷ مهر ۱۴۰۰ - فکرت نت)

این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت کتابخانه حضرت علامه یکی از نفیس‌ترین کتابخانه‌ها بود که ایشان منابع آن را مورد استفاده قرار می‌دادند. به عبارت دیگر این کتابخانه تزئینی نبود و دانش‌پژوهانی که نیاز به منابع حتی منابع غیرچاپی کتابخانه ایشان داشتند، به راحتی می‌توانستند از این آثار بهره‌مند شوند. 

 

 نفی مرید‌بازی

یکی از معضلات بزرگی که از گذشته تا به حال، در حوزه‌های گوناگون علمی به ویژه حیطه عرفان نظری و عملی وجود داشته و دارد، بلیه مرید بازی است که متأسفانه باعث انحرافاتی در جامعه و فرهنگ حاکم بر آن گشته است. علامه حسن زاده آملی که با توکل به ذات اقدس ربوبی، ائمه معصومین (ع) و ممارست طاقت فرسا و خودسازی مداوم توانسته بود به مقامات معنوی والا نائل شود، همواره از این دست رویکرد‌های دنیوی گریزان بود و طالبان عرفان اسلامی را به توجه کامل در سیر و سلوک و پیراستن آن از هوا‌های نفسانی توجه می‌داد. حتی در مواردی چند با کسانی که خود را منتسب به ایشان قلمداد می‌کردند و برداشت‌های خلاف منظومه فکری ایشان را تبلیغ می‌کردند، با قاطعیت کامل و به صورت کتبی برخورد کردند. آیت‌الله رضا استادی از اساتید اخلاق حوزه علمیه قم در پاسخ به - ان‌شاءالله ناآگاهانه – علامه را به گناه ناکرده متهم می‌کردند، چنین گفته است: «افرادی مانند علامه حسن‌زاده - که اهل معنا، عرفان و سَحر بود- اگر مراقب نباشند، در دوره حیات گرفتار مرید بازی می‌شوند و ایشان با همه بزرگواری و عرفانی که داشت، مریدی نداشت. ایشان ده‌ها و صد‌ها شاگرد داشته است و نباید صرفاً پنج، شش نفر به عنوان شاگرد و مرید وی معرفی شوند. وی به شدت از ابراز ارادت ابا داشت و دنبال مریدبازی نبود... البته هر انسانی هرقدر هم بزرگ و بزرگوار باشد، جزو معصومین نیست و ممکن است ما برخی حرف‌های ایشان راه مقبول نداشته باشیم... این نوع محاجه‌ها همیشه در حوزه بوده و هست، اما احترام افراد باید حفظ شود. ما باید راه چنین استادانی را طی کنیم و به صرف تجلیل اکتفا نکنیم....» (خبرگزاری حوزه، ۷ آبان۱۴۰۰)

 

 نفی بوق علیشاهی‌ها

در برخی محافل مسموم، زمزمه‌هایی از جمله اینکه مشرب عرفانی علامه حسن‌زاده آملی به دراویش نزدیک است، یا آنان مورد تأیید ایشان هستند و مواردی از این قبیل مطرح می‌شد در صورتی که هیچ بنیاد و اساسی نداشت، زیرا علامه به عرفان ناب شیعی اعتقاد راسخ داشت و غیر آن را مردود می‌پنداشت و البته همواره در مواجهه با این انحرافات فکری - که علت آن را برداشت سطحی و بدون پشتوانه از منابع عرفان شیعی قلمداد می‌کرد، سعی بر روشنگری و بصیرت‌افزایی داشت. حجت‌الاسلام والمسلمین علی امینی‌نژاد درباره نقطه‌نظر علامه در مورد این تفکر سست مایه می‌گوید: «علامه حسن‌زاده درباره پاره‌ای از این مباحث درویشی‌گری می‌فرمودند که این‌ها بوق‌علیشاه هستند! نه اینکه ما همه این‌ها را به یک چوب برانیم. آن‌ها الفاظی را حفظ می‌کردند و عمق خیلی از چیز‌ها را نمی‌دانستند و دچار اشتباهات فاحش علمی و عملی می‌شدند که مورد تأیید این بزرگوار نبود. تعبیر خود ایشان روشن است....» (فکرت نت، ۲۰ آبان۱۴۰۰)

 

 در بازنمایی هویت مخالفان

مخالفان مشرب عرفانی علامه حسن‌زاده آملی را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد. گروهی که با متانت و از زوایای علمی به نقد افکار و آثار ایشان می‌پرداختند که البته حضرت علامه و شاگردانشان به این شبهات پاسخ‌های لازم را می‌دادند. حجت‌الاسلام احمد عابدی، درباره روش علامه در پاسخ به اشکالات علمی می‌گوید: «آقای حسن‌زاده آملی (در مباحث علمی)، هیچ وقت به دیگران اشکال نمی‌کرد! کلمات دیگران را می‌آورد، توجیه می‌کرد و می‌گفت مرادشان این است، تا یک وقت به بزرگان اشکال نگرفته باشد. اگر کلامی اشتباه بود، توجیه می‌کرد و می‌گفت مراد این بوده است، یعنی هرگز به کسی اشکال و اعتراضی در زمینه علم نمی‌کرد. در واقع، این درس و توصیه‌ای به ماست.»

متأسفانه گروه دیگری نیز هستند که بدون پشتوانه علمی، بی‌رحمانه و ناجوانمرانه سعی کرده و می‌کنند تا شخصیت این عالم دینی را حتی پس از ارتحال ایشان مورد تاخت و تاز قرار دهند تا افکار طالبانی خود را در محافل علمی حاکم کنند! بی‌تردید این رفتار با روح علمی حاکم بر حوزه‌های شیعه سازگاری ندارد. حجت‌الاسلام والمسلمین علی امینی‌نژاد، در پاسخ به این شبهات مسموم و گمراه‌کننده می‌گوید: «علامه معتقد بودند که مباحث عرفانی باید در سطح فاخر اندیشگی حوزوی و علمی طرح شود. ایشان به لحاظ عرفان عملی وضعیتی داشت که اگر به‌دنبال دکان بازکردن بود و قصد داشت تا افراد را به دور خودش جمع کند، قطعاً می‌توانست خیلی کار‌ها را انجام دهد. ایشان به دلیل آن عقلانیت والا و تشرع عمیقی که داشتند از اینگونه امور و رفتار‌ها پرهیز می‌کردند و حتی در مقابل فضای خرافی می‌ایستادند. وقتی درباره ایشان مسئله طی‌الارض مطرح شد، فرمود: آن زمانی که این موهبت الهی به ما داده شد، ما فکر می‌کردیم چیز مهمی است، بنابراین سالیان سال این موضوع کتمان می‌شد! ولی فهمیدیم چیزی که در این فضا به حساب نمی‌آید، همین‌هاست! آنچه ایشان در کتاب انسان در عرف عرفان نقل کرده‌اند، برخی از حوادثی بود که در دهه‌های قبل برای ایشان پیش آمده بود....»

 

 حمایت قاطع از نظام اسلامی، امام‌خمینی و رهبر معظم انقلاب اسلامی

علامه حسن‌زاده آملی در طول حیات پر بار خویش، حمایت‌های جانانه و عقیده‌مندانه‌ای از نظام و رهبری داشت و در این راه، حقد و کین حسودان و بدخواهان نظام اسلامی را به هیچ گرفت. وی در پاسخ به برخی تحذیر‌ها در این‌باره فرمود: «به تکلیف خود عمل می‌کنم.» وی در حساس‌ترین برهه‌ها در چند دهه اخیر، به حمایت جانانه از ولی‌امرمسلمین برخاست و در سفر رهبر معظم انقلاب اسلامی به شهرآمل به‌رغم شرایط نامناسب جسمی، برای تکریم شخصیت و مکانت حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای (دام ظله الوارف)، شخصاً در مصلای آمل حضور یافت و کتابی را با مقدمه‌ای شیوا به ایشان اهدا کرد. حجت‌الاسلام حیدر ضیایی با اشاره به این واقعه تاریخی چنین می‌گوید: «در سال ۷۷، رهبر معظم انقلاب سفری به استان مازندران و پنج روز در این استان اقامت داشتند. نکته جالب اینکه به جز ساری، به بقیه شهرستان‌های استان نماینده فرستادند، اما خودشان شخصاً به آمل سفر کردند. حضرت علامه برای تقدیر و تشکر از رهبر انقلاب رساله‌ای تنظیم کردند که در ابتدای آن نیز مکتوبی در این باره دارند....» (فکرت نت، ۲۳ مهر ۱۴۰۱)

حجت‌الاسلام محمدجواد قائمی نیز در تبیین این خصلت سیاسی - اجتماعی استاد چنین آورده است: «حضرت علامه در کنار وجوه خاص علمی و معرفتی خود از خصیصه‌ای تحت عنوان هزینه کردن ثروت اجتماعی خویش برای نظام و رهبری، برخوردار بودند. در جوامعی سیاسی اجتماعی از قبیل ایران اسلامی، یکی از نیازمندی‌های مهمی که در دفاع از آرمان‌ها و مبانی نظری حکومت آن اهمیتی ویژه دارد، پرورش و تولید ثروت‌های اجتماعی و حاضر بودن این ثروت‌ها برای خرج شدن در راه آرمان مقدس است....» (خبرگزاری حوزه)


ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.698 seconds.